دل نوشته

                                                                                                        

دل بیقرار نیست  "ادا در می آوریم"   

 

چشم انتظار نیست  "ادا در می آوریم"   

 

 بر لب دعای ندبه... و دل غرق  شهوت است این انتظار نیست "ادا در می آوریم"                          

 

آقا محب واقعی ات در میان ما یک از هزار نیست 

 

 "ادا در می آوریم"


ن :
ت : یک شنبه 29 تير 1393
آقا برگرد . . .

 

 

این جمعه ها که ختم به مختار میشود

بدجور دل ، طالب دیدار می شود

ای منتقم بیا که به عالم نشان دهیم

شیعه عزیز است و جز او خوار می شود . . .

.

.

.

وقتی میگیم خدا کند که بیایی

شاید او می فرماید خدا کند که بخواهید . . .

.

.

.

روی تو را ز چشمه نور آفریده اند / لعل تو از شراب طهور آفریده اند

خورشید هم به روشنی طلعت تو نیست / آیینه تو را ز بلور آفریده اند

پنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش / خورشید را برای ظهور آفریده اند . . .

.

.

.

ای آخرین توسل سبز دعای ما

آیا نمیرسد به حضورت دعای ما؟

شنبه،دوباره شنبه، دوباره سه نقطه چین…

بی تو چه زود میگذرد هفته های ما

.

.

.

منتظرم منتظرم مسافرم زود برسه

یه صبح جمعه تو دعا مهدی موعود برسه

.

.

.

ما مست علوفه ایم، مردن بهتر / بی برگ و شکوفه ایم، مردن بهتر

از غیبت طولانی تان شد معلوم / ما مردم کوفه ایم، مردن بهتر . . .

.

.

.

لحظه لحظه بوى ظهور مى آید / عطر ناب گل حضور مى آید

سبز مردى از قبیله عشق / ساده و سبز و صبور مى آید . . .

.

.

.

تو امام عصری و عصر جمعه های من این همه دلگیر!

گنهم چیست که در مرداب خویش افتاده ام گیر . . .

.

.

.

به یاد او همه غم ها ز سینه دور شود

دلم به رغم سیاهیش غرق نور شود

همیشه منتظرش بودم ای خدا مپسند

که بعد مردن ما جمعه ی ظهور شود . . .

.

.

.

من برای آمدنت  ای تک سوار گل دل را پر پر

قران به سر  گرفته فریاد کنان  باز نوحه سر می کنم

اشک چشمم اگر کم است برایت دلم را آب میکنم . . .

.

.

.

تا نقش تو هست نقش آیینه ما

بوی خوش گل نشسته در سینه ما

در دیده بهار جاودان می شکفد

با یاد تو ای امید دیرینه ما . . .

 .

.

.

یک روز نسیم خوش خبر می آید

بس مژده به هر کوی و گذر می آید

عطر گل عشق در فضا می پیچد

می آیی و انتظار سر می آید . . .

.

.

.

ماندیم به داغ انتظارت، مددی

ما و غم ودرد بی شمارت، مددی

دلخسته از این غمی که در ریشه ماست

در آرزوی فجر بهارت، مددی

.

.

.

ای راحت دل، قرار جانها برگرد

درمان دل شکسته ما، برگرد

ماندیم در انتظار دیدار، ای داد

دلها همه تنگِ توست آقا برگرد . . .

.

.

.

دل از ما برد و روی از ما نهان کرد

خدایا با که این بازی توان کرد

تا کسی رخ ننماید نبرد دل ز کسی

دلبر ما دل ما برد به ما رخ ننمود . . .

.

.

.

عصریست غریب و آسمان دلگیر است

افسوس برای دل سپردن دیر است

هر روز بـهان ه ای گرفتیم و گذشت

عیب از من و توست عشق بی تقصیر است . . .

.

.

.

نگاه کن به قلب من که سرخ از غرور توست

نگاه کن به چشم من، به راه تا عبور توست

نگاه کن به جان من، در انتظار جمعه ای ست

که وعده داده اند و گفته اند ظهور توست . . .

.

.

.

خیمه نشین فاطمه دلم برات پر میزنه

اسم قشنگت آقا جون هر تپش قلب منه

دلم برای دیدنش می گیره از من بهونه

ندبه می خونم دوباره با اشکای دونه دونه . . .

.

.

.

گر پرده زرخ باز نماید مهدی(عج)

از خلق جهان دل برباید مهدی(عج)

ای شیعه چنان منتظر مولــی باش

گویی که همین جمعه بیاید مهدی(عج) . . .

.

.

.

جمعه یعنی یک غروب وعده دار /  وعده ترمیم قلب یاس زار

جمعه یعنی مادر چشم انتظار / درهوای دیدن روی نگار

جمعه یعنی یه سماء دلواپسی / می شود مولا به داد ما رسی . . . ؟

.

.

.

صبح بی‌تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد  / بی‌‌تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

بی‌تو می‌گویند تعطیل است کار عشقبازی  / عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

تعجیل در فرجش صلوات

.

.

.

یکی ازجمعه ها جان خواهد آمد / به درد عشق درمان خواهد آمد

غبار از خانه های دل بگیرید /که بر این خانه مهمان خواهد آمد . . .

(اللهم عجل لولیک الفرج)

.

.

.

از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام / گل کرد خار خار شب بی قراری ام

تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو  / دیدم هزار چشم در آیینه کاری ام . . .

بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب

از میان اشک ها خندیده می آید کسی / خواب بیداری ما را دیده می آید کسی

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب / از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی . . .

اللهم عجل لولیک الفرج

.

.

.

در اضطراب چه شب‌ها که صبح شان گم شد / چه روزها که گرفتار روز هـفتم شد

چه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسید / و جمعه روز تـفرّج برای مردم شد

.

.

.

از هجر تو طبیعت ما گریه می کند / چشم تمام آینه ها گریه می کند

چشم انتظار آمدنت شیر خواره‌ای است / گهواره‌ای به کرب و بلا گریه می کند . . .

یا مهدی

.

.

.

یا این دل شکستة ما را صبور کن / یا لا أقل به خاطر زینب ظهور کن

دیگر بتاب از افق مکه ، ماه من! / این جاده های شب زده را غرق نور کن . . .

.

.

.

بازهم – صحبت فرداست قرارِ ما ها / بازهم – خیر ندیدیم از این فردا ها

چقدر پای همین وعده ی تو پیرشدند / جگر “مادر ها ” موی سر “بابا ها “

یا مهدی ادرکنی

.

.

.

یک شعر زیبا ( حتما بخوانید )

خدا خالق عشقه / محمد گل عشقه / علی مظهر عشقه / زهرا وجود عشقه

حسن نماد عشقه /  حسین سالار عشقه / عباس ساقی عشقه

زینب شاهدعشقه / سجاد راوی عشقه  / باقر کلام عشقه

صادق احیای عشقه /  کاظم صابرعشقه /  رضا ضامن عشقه

تقی جمال عشقه /  نقی پاکی عشقه / حسن بقای عشقه

مهدی قیام عشقه

اینم دعای عشقه: اللهم عجل لولیک الفرج

 

.

 

.

 

.

گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی

 با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید

گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا

 تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید

گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن …

 عکس یک خنجرزپشت سر، پی مولا کشید

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم

 راه عشق و عاشقی و مستی و نجوا کشید

گفتمش تصویری از لیلی ومجنون را بکش

 عکس حــیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س)کشید

گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن .

 در بیابان بلا، تصویر یک ســقا کشید

گفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم

 گریه کرد آهی کشید و زینب کبری(س) کشید

گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق ..

 عکس مهدی(عج) راکشید و به چه بس زیبا کشید

گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حســــــــین(ع)

 گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید

 

( ارسالی از دوستان )

 

.

 

.

 

.

درخت پیر خانه ما

 سرک می کشد از دیوار

 تا رصد کند

 شاید

 نرگس

 گل کند

 غروب جمعه!


ن :
ت : دو شنبه 5 خرداد 1393
ظهور کن

 

 

وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود

 

قلبم یک چشم به هم زدنی سنگ می شود

 

 آقا ببخش که سرم گرم زندگیست

 

 کمتر دلم برای شما تنگ می شود

 

 

 اللّهم عجّل لولیک الفرج 

 


ن :
ت : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393
ظهور کن

 

 

یار من ،یوسف نیا،اینجا کسی یعقوب نیست 

 

لحظه ای چشمانشان از دورریت ،مرطوب نیست 

 

ای گل زیبای من از غربتت اشکی نریز 

 

نازنین اینجا خدا هم پیششان محبوب نیست.

 

 

 

 


ن :
ت : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393
ظهور کن

 

 

راحت همگی به راحتی تن دادیم

 

یک مشت شعار نامعین دادیم

 

هر هفته غروب جمعه ها ما تنها

 

آموزش منتظر نشستن دادیم

 


ن :
ت : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393
ظهور کن

 

 

ما با تو که روبرو شدیم آقا جان!

 

پیش تو بی آبرو شدیم اقا جان!

 

خواندیم تو را و خودمان خوابیدیم

 

چوپان دروغگو شدیم آقا جان!

 

نه شرم و حیا، نه عار داریم از تو

 

اما گله بی شمار داریم از تو

 

ما منتظر تو نیستیم آقاجان

 

تنها همه «انتظار» داریم از تو

 


ن :
ت : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393
ظهور کن

 

 

تقصیر من است اینکه، کم می آیی

 

                      هر گاه شدم اسیر غم می آیی ...

 

این جمعه و جمعه های دیگر حرف است

 

                           آدم بشوم ؛ سه شنبه هم می آیی !!!!


ن :
ت : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393
ظهور کن

 

 

ای که دائم به جهان منتظر منتظری

گیری از مردم دانا ز ظهورش خبری

 

روز و شب ذکر زبان تو بود یا مهدی

در فراقش غم دل داری و اشک بصری

 

فرض کن، حضرت مهدی به تو ظاهر گردد

بر در خانه و یا بر سر کوی و گذری

 

ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی

باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری؟

 

دیده ای هست تو را قابل دیدار امام

می توانی تو به خورشید جمالش نگری؟

 

خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟

لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟

 

پول بی شبهه و سالم ز همه دارائیت

داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری؟

 

گر بپرسد ثمرت چیست تو از طول حیات

داری از بهر ارائه سند مختصری؟

 

ور بپرسد عملت چیست ز بگذشتن عمر

در عملکرد تو باشد عمل معتبری؟

 

برده ای نان و غذا بهر مساکین یک شب

یا تو داری ز یتیمان و فقیران خبری؟

 

در پی امر به معروف و نهی از منکر

بوده ای بهر محبان ولایت سپری؟

 

هیچ گه داشته ای بهر ظهور حضرت

ناله نیمه شب و ذکر دعای سحری؟

 

آن چنان هست که افسرده و غمگین نشوی

گر بگیرد " سِمت تو"  بدهد بر دگری؟

 

داری آمادگی آنکه اگر حضرت خواست

از سر مال جهان بهر خدا در گذری؟

 

واقفی از عمل خویش تو بیش از دگران

می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری ؟

 

گر از این جمله که گفتم همه را دارایی

خوش به حال تو که خود ساخته و منتظری

 

ور از این گفته تو را هست قصوری بیگی

توبه کن بلکه ز محبوب بیابی اثری

 

 

 

 

 


ن :
ت : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393
ظهور کن

 

روزی هزار بار دلت راشکسته ام

 

بیخود به انتظار وصالت نشسته ام 

 

 

 

هربار این تویی که رسیدی و در زدی

 

هربار این منم که در خانه بسته ام 

 

 

 

هر جمعه قول میدهم آدم شوم ولی

 

هم عهد خویش هم دلت راشکسته ام

 

 

 


ن :
ت : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393
ظهور کن

 

کارنامه‌ام

 

پر از تقلب و گناه

 

خط خطی سیاه

 

هیچ وقت درسخوان نبوده‌ام ولی

 

در شب تولدت

 

مثل کاج

 

توی طاق نصرت محله کار کرده‌ام

 

شاخه‌های خشک داربست را

 

بهار کرده‌ام

 

*

 

راستی دو روز قبل

 

سرزده به خانه‌ی دل امید - همکلاسی‌ام - سر زدی

 

ولی چرا

 

به خانه‌ی حقیر قلب من نیامدی؟

 

رد شدم، قبول

 

ولی به من بگو

 

کی به من اجازه‌ی عبور می‌دهی؟

 

راستی اگر ببینمت

 

به من هر چه خواستم می‌دهی؟

 

کارنامه‌ی مرا

 

دست راستم می‌دهی؟

 

نا امید نیستم ولی به خاطر خدا

 

از کنار نمره‌های زیر ده عبور کن!

 

ای عصاره گل محمدی!

 

فصل امتحان سخت ما ظهور کن !


ن :
ت : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393

صفحه قبل 1 صفحه بعد


محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.